جدول جو
جدول جو

معنی پس پایگی - جستجوی لغت در جدول جو

پس پایگی
(پَ یَ / یِ)
پس پسکی. بقهقرا
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ سِ)
پشت پای یا شاید بمعنی تیپا و اردنگ: در جمله نزدیک آمد که این هراس فکرت و ضجرت بر من مستولی گرداند وبه یک پس پای در موج ضلالت افکند. (کلیله و دمنه)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
پس پا شدن. پس پسکی رفتن. (منتهی الارب). نکص. نکوص. منکص
لغت نامه دهخدا
تصویری از پس پایگی رفتن
تصویر پس پایگی رفتن
پس پسکی رفتن بعقب رفتن، بقهقرا رفتن پس پایگی رفتن نکص نکوص
فرهنگ لغت هوشیار
عقب عقب رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
فرزندی که پس ازمرگ پدر زاده شود
فرهنگ گویش مازندرانی